Thursday, August 9, 2012

چهار نفر بودند!!! اسم‌شان‌ هم‌ این‌ بود – حال روز امروز ما

چهار نفر بودند!!!
اسم‌شان‌ هم‌ این‌ بود:
همه‌ کس‌، یک‌ کسی‌، هر کسی‌، هیچ‌ کس‌.
کار مهمی‌ در پیش‌ داشتند و همه‌ کس‌ مطمئن‌ بود که‌ یک‌ کسی‌ این‌ کار را به‌ انجام‌ می‌رساند.
هر کسی‌ می‌توانست‌ این‌ کار را بکند، اما هیچ‌ کس‌ این‌ کار را نکرد.

یک‌ کسی‌ عصبانی‌ شد،
چرا که‌ این‌ کار،
کار همه‌ کس‌ بود،
اما هیچ‌ کس‌ متوجه‌ نبود که‌ همه‌ کس‌ این‌ کار را نمی‌کند.
سرانجام‌ داستان‌ این‌طوری‌ تمام‌ شد که‌:
هر کسی‌ یک‌ کسی‌ را سرزنش‌ کرد
که‌ چرا هیچ‌ کس‌ کاری‌ را نکرد

که‌ همه‌ کس‌ می‌توانست‌ انجام‌ بدهد!!!!!


No comments:

Post a Comment